افشین بهمنی؛ حامد قادرمرزی
چکیده
فقر پدیدهای جهان شمول، پیچیده و چند وجهی است که متناسب با سطحی از حداقلها در تمامیجوامع به صورت نسبی نمایان میشود. آنچه که مسئله فقر را به عنوان چالشی جدی پیش روی سیاستگذاران قرار داده، مربوط به عدم بهرهمندی از حداقلهای زیستی(مسکن، خوراک، پوشاک) است. از این رو هدف از تحقیق حاضر، شناسایی عوامل پیشبرندۀ فقر مسکن و سنجش ...
بیشتر
فقر پدیدهای جهان شمول، پیچیده و چند وجهی است که متناسب با سطحی از حداقلها در تمامیجوامع به صورت نسبی نمایان میشود. آنچه که مسئله فقر را به عنوان چالشی جدی پیش روی سیاستگذاران قرار داده، مربوط به عدم بهرهمندی از حداقلهای زیستی(مسکن، خوراک، پوشاک) است. از این رو هدف از تحقیق حاضر، شناسایی عوامل پیشبرندۀ فقر مسکن و سنجش درجه این نوع فقر در نواحی روستایی شهرستان دهگلان است. تحقیق از نوع کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری دادهها به دو روش اسنادی و میدانی صورت گرفته و از پرسشنامه به عنوان مهمترین ابزار جمعآوری دادههای میدانی بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی(EFA)، تکنیک سروکوال، ماتریس IPA و شاخص سرشمار فقر(HI) استفاده شد. بر اساس یافتههای حاصل از تحلیل عاملی، 38 گزاره، در قالب 10 زیرمعیار و 4 عامل(فقر کالبدی و عملکردی، فقر امنیت و آسایش، فقر برخورداری و بهداشت و فقر حمایتی و قانونی) شناسایی و نام گذاری شد که چهار عامل یاد شده، 8/81 درصد واریانس تجمعی عوامل پیش برنده فقر مسکن روستایی را تبیین میکنند. با در نظر گرفتن پیشرانهای فقر مسکن روستایی، نتایج تحقیق نشان میدهد که اگرچه کیفیت مسکن جدید روستایی در ابعاد گوناگون وضعیت نسبتاً مطلوبی داشته و فقر مسکن روستایی در ابعاد مختلف کاهش یافته، اما تفاوتهایی بین میانگین مورد انتظار و کیفیت درک شده وجود دارد، که موجب پدیدار شدن نوعی ضعف به ویژه در در ابعاد کالبدی و اقتصادی شده و دلیل عمده آن، تغییر در فضاهای عملکردی خانههای بومی و پایین بودن تسهیلات پرداختی است.